خنده بازار دااااااااااغ آخر هفته
.
اطلاعات کاربری
درباره ما
دوستان
خبرنامه
آخرین مطالب
لینکستان
دیگر موارد
آمار وب سایت

 

گروه اینترنتی ایران فانی iranfunnygroup.ir

 

 

يه بار اومدم خودمو واسه مامانم لوس کنم بهش گفتم مامان اگه من بميرم چيکار ميکني؟

گفت مرگ بگيري مردشور برده …

الهي به تير غيب گرفتار بشي…

سرت به سنگ لحد بخوره …

لال شي ايشالا آخه اين چه حرفيه؟!

داشتم عزرائيلو ميديدم خداوکيلي…|:

.

.

.

جا داره از اون دسته دختراني که با جمله

” همه مردها از يه قماشن “

منو در رديف ، انيشتن و ابوعلي سينا و رازي و مصدق و اينا قرار ميدن

تشکر ويژه داشته باشم !

.

.

.

بعضي حرف ها را “نبايد زد”

بعضي حرف ها را “نبايد خورد”

بيچاره دل چه ميکشد ميان اين “زد” و”خورد”

.

.

.

هر زمان لواشک رو گذاشتى گوشه لــُـپـِت و تونستى نَجُوييــش

يَنـى به نفسِت مــُــسَلط شدي :|

.

.

.

مامانم باهام لج کرده ميگه از بس هر دختري نشونت داديم يه ايرادي گرفتي

اگه دختر مورد علاقت پيدا شد اسيد ميپاشم روش !

.

.

.

يکي‌ از فانتزيام اينه که يکي‌ واسم يه جعبه بزرگ کادو بياره و توش

يه جعبه کوچکتر باشه و همين روند ادامه پيدا کنه و آخرش برسه

به سويچ پورشه يامثلا لامبورگيني !

.

.

.

دو تا پسربچه ? و ? ساله تو فاميلمون داشتن دعوا ميکردن

يعني داداش بزرگه داشت کوچکه رو کتک ميزد ؛ من رفتم پا در ميوني کردم

و کوچيکه رو نجات دادم بعدش همون کوچولوه بهم فوش ميده ميگه

به تو چه داداشمه ؟؟؟ صلاحمو ميدونه داره تربيتم ميکنه !

.

.

.

يني فقط تنها در صورتي بوي ادکلن ماندگاره که بوش بد باشه !

.

.

.

يادش بخيرچقد اسکل بودم!

نيم ساعت دست به سينه مينشستم تا مبصر اسمم روجزءخوبها بنويسه!

بعدم معلم ميومدبدون توجه به اسم ها تخته روپاک ميکرد!

وچقداسکل تر بودم که زنگ بعدي هم دست به سينه مينشستم !

.

.

.

وقتي با فک و فاميلا اسم فاميل بازي ميکنم :

اسم : غلام
فاميل : غلامي
غذا : غلام پلو
ميوه : غلام سبز
شغل : غلام فروشي
شهر : غلام رود
کشور : غلامستان
گل : غلام بو
اشيا : غلام پلاستيکي
ماشين : هموني که غلام سوار ميشه ! (اسمشو نميدونم)

.

.

.

ديشب بابابزرگ و مامان بزرگمو برديم فرودگاه بدرقه کنيم که برن مکه ، هواپيما تاخير داشت !

مامان بزرگم نگران بود ، عموم مياد دلداريش بده ميگه :

اين چيزا عاديه ، تاخير داره ، نقص فني پيدا ميکنه ، سقوط ميکنه ، نگران نباش !

.

.

.

امروز از سرکار برگشتم خونه ميبينم همه باهام سنگينن

هيشکي تحويلم نميگيره ، الان فهميدم ديشب مادرم خواب ديده من بدون

اجازشون ازدواج کردم …

اصن دقت که ميکنم خدارو شاکرم رام داده خونه !

.

.

.

مرد عاشق بشه دنيا رو با خبر مي کنه

زن عاشق بشه فقط به نزديکاش ميگه، مرد جدا بشه نزديک تريناش مي فهمن

زن جدا بشه همه دنيا !

.

.

.

دارو عبارت است از عوارضي جانبي که بعضا اثرات درماني هم دارد

براي رفع اين عوارض جانبي داروهاي ديگري تجويز مي شوند که

خود اين چرخه را تا نابودي کامل بيمار طي مي کنند

.

.

.

خانمه سر قبره شوهرش زار م?زده:

دخترات کفش ندارن,پسرت لباس گرم

نداره,خودم ه?چ? ندارم;

آبادان?ه رد م?شه م?گه ولک ا?ن بدبخت

مرده ?ا رفته دب? جنس ب?اره!!!؟

.

.

.

هنوز ه?چ بو?? پ?دا نشده که بتونه با مخلوط بو? ادکلن مردونه و س?گار رقابت کنه !

.

.

.

گواهي نامه گرفتن مامانم حدود يک سال و نيم طول کشيد

قبول که شده بود افسره از مامانم خوشحال تر بود !

.

.

.

دوست و دَست بسيــار است

اما

دَست دوست انـــدک

.

.

.

هر غلـط? رو انـجام دادن ،

اسمـش ” پايـه بـودن ” نيـست

خـَـريـَتـه !

.

.

.

خودم رو کشتم رفتم مهندسي رباتيک گرفتم

فاميلمون برگشته ميگه عقربه بزرگه ساعت خونه مون افتاده ، مي توني جا بندازيش !؟

.

.

.

يه روز از بيرون اومدم رفتم رو تخت خوابيدم

مامان و بابام اومدن بالا سرم و با محبت هرچه تمام دست تو موهام کرد و گفت :

الهي قربونش برم …

بعد با يه لحن غم انگيز به بابام گفت : خوب شد دختر نشد وگرنه رو دستمون باد ميکرد !

.

.

.

به مامانم ميگم من شام بيرون ميخورم ، هوس فست فود کردم …

ميگه نميخواد ، فردا شب هوس کن !

.

.

.

الان ? ساله که ما يک پنجم تصوير برنامه هاي تلويزيون رو نميتونيم ببينيم !!!

آخه مامانم لِيبِلِ روي لامپ تصوير رو نميذاره بِکَنيم …

.

.

.

با داداشم رفتيم بوتيک اون جنسي که مي خواستم نبود

به فروشنده ميگم ببخشيد ما يه دور بزنيم برميگرديم …

دادشم برگشته به فروشنده ميگه :

دروغ ميگه از صبح به ده نفر ديگه هم همينو گفته ، شما منتظر ما نباشين !

.

.

.

خواهر زادم (پنج سالشه) بهم ميگه : دلم برات تنگ شده …

ازش مي پرسم : دلت براي من تنگ شده يا موبايلم ؟

ميگه : هم موبايلت هم کامپيوترت !

.

.

.

دماغمو عمل کردم

آوردنم خونه ، بابام هي مياد تو اتاقم ميگه حيف نبود اون گرز دزد ترسون منو دادي رفت ؟

.

.

.

به مامانم ميگم چرا هميشه ميخواي قسم بخوري جون منو قسم ميخوري ؟

چرا جونه مهردادو (برادرم) قسم نمي خوري ؟

ميگه آخه اون طفلک بچه بود زياد مريض ميشد …

.

.

.

اون چيه که راحت از جيب مياد بيرون …

گوشي هاي جديد GLX با جديد ترين آپشن روز دنيا هم اکنون در خدمت شما …

ديگه کسي آيفون و گلکسي نمي خره … !

.

.

.

اينايي که کسي از کاراشون سردرنمياره،

اينايي که کاراشونو هميشه ساکت و آروم انجام ميدن،

اينايي که عشقشون لباس مشکيه،

اينايي که دلشون نمياد وقتي که خوابي بيدارت کنن،

اينايي که روزا براشون بي معني شده و شبا فقط کار ميکنن،

اينايي که با ديواره خونه ها يه دنيا خاطره دارن،

اينا رو خيلي زياد مواظبشون باشيد،

اين لامصبا دزدن !

.

.

.

داداشم نوجوون بود ميرفت باشگاه کونگ فو و کشتي, منم اون موقه ها بچه بودم

هر وقت که تو باشگاشون يه فن جديد بهشون ياد ميدادن ميومد تو خونه رو من اجرا ميکرد

منم به ازاي هر فن پول ميگرفتم

يعني از کوچيکي من با اين سختي پول درمياوردما !

.

.

.

پسـرا موجـوداتِ شــادي هستـن؛ چـــــــرا ؟؟

?- اسم فاميليشـون رو هميشه نگه ميدارن

?- مُکالماتِ تلفـني شـون ?? ثانيه بيشترنيست

?- براي يه سفـر ? روزه يه شلوار جين کافيـه

?- اگر جايي دعوت نشدن قهـر نميکنن

?- در طولِ زندگي نيازي به تغييـر مدل مو ندارن

?- براي ?? نفر در عرض ?? دقيقه سوغاتي ميخرن

?- اگر به مهموني برن و لباسـشون با ديگري يکي باشه

ضد حال براشون نميشه بلکه با طرف دوست ميشن :)

.

.

.

روزي دو نفر در جنگل قدم مي زدند.

ناگهان شيري در مقابل آنها ظاهر شد..

يکي از آنها سريع کفش ورزشي اش را از کوله پشتي بيرون آورد و پوشيد.

ديگري گفت بي جهت آماده نشو هيچ انساني نمي تواند از شير سريعتر بدود.

مرد اول به دومي گفت : قرار نيست از شير سريعتر بدوم. کافيست از تو سريعتر بدوم…

و اينگونه شد که شاخه اي از مديريت بنام مديريت بحران شکل گرفت !

.

.

.

از وقتي که شماره شو به بلَک ليست گوشيم انتقال دادم چند ماهي ميگذره…

شيش،هفت تا اس داده بود که چند هفته بعد خوندمشون.

اون موقع از دستش عاصي بودم. واقعاً اذيت ميکرد.

يه شب با يه شماره ديگه اس داد برا همين نرفت تو بلک ليستم

نوشته بودکه اگه ميخواي ديگه اس ندم بهت،يه چيزي بگو.

بدون معطلي جواب دادم و همون چيزي رو که ميخواست

براش فرستادم چون واقعاً ديگه نميخواستم اس.ام.اساشو ببينم.

ديگه ا………س نداد

نميدونم اصلاً چي شد که اينطور شد. ديگه سراغمو نگرفت

انگار نه انگار که من “هستم”

به هرحال اعتراف ميکنم که خيلي دلم براي اس.ام.اس هاش تنگ شده.

اگه الان اينارو ميخوني، ازت ميخوام که يه شانس ديگه بهم بدي. قول ميدم بچه ي خوبي بشم !

هم تو مسابقه ها شرکت کنم

هم آهنگپـيشواز داغ هفته رو انتخاب کنم و حتي با شارژ ??????ريال، برنده ??? تومن اعتبار هديه

داخل شبکه شم ..!

ايرانسل دوسِت دارم !

.

.

.

آقا تجربه ثابت کرده …!

اگه بالاي سرِ کتري وايستي آبش ديرتر جوش مياد !

بريد کنار دورشو خلوت کنين بزارين کارشو بکنه…!!:)))

.

.

.

يه حقيقتِ خيلي باحال :

پسرا عاشق فوتبالن ..

دخترا عاشق بازيکناي فوتبالن…!

.

.

.

قبض برقمون اومده ?? هزار تومن!

بابام : مطمعني ?? هزار تومنه؟! شايد ??? هزار تومن باشه!

من : نه. همون ?? هزار تومنه

بابام : مطمعني قبض ماس؟!

من : آره

بابام شايد قديميه؟!!!!

من : نه بابا واسه همين دوره س!

بابام : شايد به تومن نوشته!!!

من نه

بابام تا الان نزديکِ ?? رکعت نماز شُکر خونده!

.

.

.

يکي از سرگرم?ام ا?نه که…

هر جا خانوما چاقو دستشونه برم

از جلوشون رد شم تا دستاشونو ببرن !

.

.

.

يکي از بچه ها از اون قليون کشاي حرفه ايه

جوري که داره تمرين ميکنه با دود قليون مثلث متساوي الساقين درست کنه!

لازم به ذکره که آخرين بار ذوزنقه داده بيرون !

.

.

.

حس رنگ زرد چراغ راهنمايي رانندگي رو دارم که هيچکي بهش

تـــــــوجـــــــه نميکنه !

.

.

.

پوست کنار ناخن از خيانتکار ترين پوستهاست

اولش فقط يه ذره گوشه ى ناخنه اما تا ميکشيش تا زير زانوت مياد پايين !

.

.

.

?ک? از فانتز?ام ا?نه که بتونم مزه قهوه ترک رو از فرانسه تشخ?ص بدم

?مصب خ?ل? با ک?سه

ول? فع?” فقط فرق ش?ر کاکائو با قهوه رو م?دونم =))

.

.

.

داشتيم فيلم هندي ميديديم

سلمان خان با يه کلاش يه گردان زرهي رونابود کرد !

گفتم بابا ايناخالي بنديـــه!

بابام برگشت گفت خالي بندي اينه که راننده سيگار ميکشه ، تو بوي سيگار ميـدي :| !

هيچي ديگه ضايع شديم نشستيم ادامه فيلم رو نيگا کرديم

.

.

.

بابام اومده ميگه قانون جديد راهنمايي و رانندگي رو شنيدي ؟

گفتم: نه

گفت: تصويب کردن از اين به بعد اونايي که بنزين نمي زنن

غلط ميکنن ماشينو ببرن بيرون !

.

.

.

ميگن تو بهشت سر کلاس استاد هي ميگه خسته نباشيد

دانشجوها ميگن خسته نيستيم بقيه درسو بگو ديگه …!

.

.

.

ديشب اينترنتم قطع شد

رفتم يه ذره با خانواده نشستم،باهاشون آشنا شدم

به نظر آدماى خوبى ميان :)

.

.

.

بچه که بودم مدرسه مون چسبيده به خونمون بود

از بلندگو که صدام مي کردن يه بار تو مدرسه کتک مي خوردم يه دست توي خونه :|

.

.

.

بدترين ضربهاي که دخترا ميخورن خيانته

اما بدترين ضربهاي که يه پسر ميخوره زماني که ميفهمه

سيستمش بازي مورد علاقشو ساپورت نميکنه ….!

.

.

.

بــابـــام يهههههــو اومـــد تو اتاقــــم بهـــم گفـــت :

تـــو کـــه چــشــمات خيــلــي قــشنــگه

تــو کـــه چشـــمات خيــلي عجــيبه!

تـــو کـــه ايـــن هــمـــه نگـــاهــت واســـه چشــمام گرمـــو نجـــيبه

مــن يهــو ذوق مرگ شـــدم تـــا به خـــودم اومـــدم ديــــدم. . .

دارم ماشــــين بابامو لنــــگ ميکشــــم!

نفهـــميــدم چــــي شـــد !!

.

.

.

خانم هاي عزيز لطفا جزوات را با خودکاري غير از آبي ، مشکي و حداکثر قرمز ننويسيد

موقع کپي گرفتن ، بدجور ميوفته !

در صورت تکرار اين عمل جزوه اصلي از شما گرفته خواهد شد و کپي ها را تحويلتان خواهيم داد

با تشکر ، جمعي از دانشجويانِ نمونه !

.

.

.

تلويزيون ميگه گوشي هاي GLX توي جيب جا ميشه و راحت از جيب بيرون مياد!

مگه برند هاي ديگه رو با خاور و نيسان حمل ميکنن ؟ يا با سيم بکسل مياد بيرون !؟

.

.

.

يه بار رفتم خونه يه بنده خدايي ويندوز عوض کنم

پسره بهم گفت اگه ميشه ماي کامپيوتر رو هم نصب کنيد

گفتم اونجوري هزينتون بيشتر ميشه ها

گفت :چاره اي نيس!

.

.

.

دقت کردين تو فيلم و سريال هاي ايراني وقتي دوتا دانشجو ميخوان عاشق هم بشن

بايد پسره اشتباها به کيف دختره بزنه تا همه

وسايلش بريزه و تو جمع کردن کمکش کنه و عاشقش بشه ؟

.

.

.

دقت کردين تو فيلما آدم پولدارا يا سرطان دارن يا بدبخت بيچاره و تنهان ؟

.

.

.



هيچ وقت بر اساس ِ يه عکس سه‌رخ عاشق دختر نشين.

حتما يه عکس ?*? پرسنلي ببينين و بعد تصميم بگيرين !

.

.

.

داداش کوچيک دوستمو برديم آمپول بزنيم…

پرستار گفت:

بخواب آمپولتو بزنم…

بچه گفت:

خوابم نمياد… ^_^

.

.

.

لعنت به اون کســــي که ….

وقتـــــي بهــــش محبـــت مي کنــــي …

خيــــال مي کنــــه بهـــش احتيـــاج داري

.

.

.

شنيدم بهترين خواننده ساله ???? جاستين بيبر شد

اولش تعجب کردم،ولي يادم افتاد که فدراسيون فوتباله ايرانم شد بهترين فدراسيونه آسيا….

سريعا شکم برطرف شد!!

.

.

.

من اگه مراد هم مي شدم

زندگي بر وفق خرم بود ، نه خودم !

.

.

.

شما يادتون نمياد يکي از بزرگترين دغدغه هاي ما

خفه کردن صداي مودم هاي دايل آپ بود !

.

.

.

تا حالا دقت کردين بعضي وقتا تو آينه به خودتون نگاه ميکنين

ميبينين چقد خوشگلين،بعد با گوشي که از خودتون عکس ميگيرين

ميبينيد شبيه “اورانگوتان” شدين :)

.

.

.

بابام اومده بهم ميگه :

پاشو برو ماشين رو بزن تو پارکينگ

ميگم : بابا به خدا خسته م ، نمي تونم !!

ميگه : ده تومان مي دم برو ، منم خسته م…..

ميگم : بيخيال …. ده تومان ميدم خودت برو ….

پاشده شلوارش و مي پوشه و ميگه مرد نيستي اگه ندي

پاي مردونگيم موندم ده تومان پياده شدم بهش دادم !!

داد ميزنه ميگه : خانوم پاشو بيا بريم لبو بخوريم!

من :|

بابا ))

.

.

.

اينم بيوگرافي من :

تو بيمارستان به دنيا اومدم

از بچگي بزرگ شدم

چند سال سن دارم

تو دوران کودکيم بچه بودم

با رفيقام دوست شدم

تو خونمون زندگي ميکنم

بعضي شبا که ميخوابم خواب ميبينم

تا حالا نمردم و …

.

.

.

من به اندازه يک مجلس ختم ، دوستاني دارم! (حتما بخوانيد)

چه رفيقان عزيزي که بدين راه دراز

بر شکوه سفر آخرتم، افزودند
اشک در چشم، کبابي خوردند
قبل نوشيدن چاي،
همه از خوبي من ميگفتند
ذکر اوصاف مرا،
که خودم هيچ نمي دانستم
نگران بودم من،
که برادر به غذا ميل نداشت
دست بر سينه دم در استاد و غذا هيچ نخورد
راستي هم که برادر خوب است
گر چه دير است، ولي فهميدم
که عزيز است برادر، اگر از دست رود
و سفربايد کرد،
تا بداني که تو را ميخواهند
دست تان درد نکند،
ختم خوبي که به جا آورديد
اجرتان پيش خدا
عکس اعلاميه هم عالي بود،
کجي روبان هم،
ايده نابي بود
متن خوبي که حکايت مي کرد
که من خوب عزيز
ناگهاني رفتم
و چه ناکام و نجيب
دعوت از اهل دلان،
که بيايند بدان مجلس سوگ
روح من شاد کنند و تسلي دل اهل حرم
ذکر چند نام در آن برگه پر سوز و گداز
که بدانند همه،
ما چه فاميل عظيمي داريم
رخصتي داد حبيب،
که بيايم آنجا
آمدم مجلس ترحيم خودم،
همه را ميديدم
همه آنهايي،
که در ايام حيات،
نمي ديدمشان
همه آنهايي که نمي دانستم،
عشق من در دلشان ناپيداست
واعظ از من مي گفت،
حس کميابي بود
از نجابت هايم،
و از همه خوبيهام
و به خانم ها گفت:

اندکي آهسته
تا که مجلس بشود سنگين تر
سينه اش صاف نمود
و به آواز بخواند:
” مرغ باغ ملکوتم ني ام از عالم خاک چند روزي قفسي ساخته اند از بدنم”
راستي اين همه اقوام و رفيق
من خجل از همه شان
من که يک عمر گمان ميکردم تنهايم و نمي دانستم
من به اندازه يک مجلس ختم،
دوستاني دارم!




:: موضوعات مرتبط: طنز , ,
:: برچسب‌ها: خنده بازار دااااااااااغ آخر هفته ,
:: بازدید از این مطلب : 404
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
ن : Mohsen Moazeni
ت : جمعه 1 فروردين 0
.
مطالب مرتبط با این پست
می توانید دیدگاه خود را بنویسید


نام
آدرس ایمیل
وب سایت/بلاگ
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

آپلود عکس دلخواه:


موضوعات
نویسندگان
آرشیو مطالب
مطالب تصادفی
مطالب پربازدید
چت باکس
تبادل لینک هوشمند
پشتیبانی